بازگشت
كرزى وانبوه ي ازمشکلا ت
رستاخيز رستاخيز


کرزي بدون مبالغه مرد خردمند ي است که تصميم دارد افغا نستان را ا زمشکلا ت وسيه روزي نجات بدهد ولي آنطوريکه ديده مي شود مداخله وکارشکني هاي متعدد ي درداخل حاکميت وجود دارد که ريس جمهوررا مجبورميسازد تا منافع ملي را به تاخيرمورد تطبيق قراربدهد . ياران قدرت پرستش مذ بوحانه تلاش دارد تا همه امتيازات مادي ومعنوي را درحاکميت خويش وهمقطاران تفنگ بدستش حفظ نمايند . بعد از پيروزى حامد كرزى در انتخابات رياست جمهورى افغانستان تلاش زيادى براى ترسيم يك چشم انداز روشن و اميد بخش در برابر اين كشور انجام مى گيرد. اين سوال پيش مي آيد : آيا كرزى از حمايت افكار عمومى و همراهى مردم افغانستان برخوردار است؟ حدود نيمى از افغان ها در انتخابات جنجالى گذشته افغانستان به حامد كرزى راى نداند. در اين انتخابات كه به دلايل تكنيكى و نيز بهره بردارى هايي از امكانات دولتى، انتقادات زيادى عليه رئيس جمهورى افغانستان برانگيخته شد، بعد از جنگ و جدل هاى بسيار ميان كرزى و مخالفانش سرانجام كميسيون نظارت اعلام كرد كه تخلفات صورت گرفته در جريان انتخابات بر نتايج پايانى آن تاثير چندانى نداشته است. بدين ترتيب اگر چه كرزى با در اختيار داشتن ۳/۵۵ درصد آرا به پيروزى دست يافت ولى اين واقعيت كه تقريباً نيمى از شركت كنند گان در راى گيرى به كرزى و برنامه هايش اعتماد ندارند و به او راى نداده اند، همچنان باقى ماند. حامد كرزى همچنين براى ايجاد وحدت ملى در افغانستان با دشوارى هاي روبه رو است. جنگجويان افغان و غيرافغان كماكان مناطق دورافتاده و برخى مناطق اين كشوردرزابل ، هلمند و... را ناامن كرده اند و اگر چه در جريان برگزارى انتخابات رياست جمهورى هيچ عمليات و اقدامى صورت ندادند اما به فاصله چند روز بعد از برگزارى انتخابات در عملياتى كه انجام آن به نيروهاى ملاعمر نسبت داده شد تعداد كشته ودراين اواخريکبارديگرتشنج هاي پشبيني ناشده وسعت پيدانموده ا ست. افزون بر اين تدابير شديد امنيتى در جريان برگزارى مراسم تحليف حامد كرزى وآغازانتخابات پارلماني نشان داد كه نيروهاى امنيتى داخلي وقواي بين المللي به شدت از توان بالقوه و احتمالى نيروهاى القاعده و طالبان هراسان هستند. اين در حالى است كه بنا به برخى اخبار و قرائن موجود شورشيان القاعده و طالبان در مناطقى از خاك افغانستان اقدام به ايجاد پايگاه هايى كرده اند كه همين مبين آن است كه برخى شهروندان افغان عملاً به اين شورشيان پيوسته اند. در ميان جناح هاى سياسى نيز كرزى موقعيت مطلوبى ندارد.
او در تشكيل كابينه به دلايلى زيادي نتوانست ابتکاروخردمندي خويش را به نمايش بگذارد . البته كرزى در تشكيل اين كابينه مشكلات زيادى داشته است. او از يك سو ناچار بوده تا به هر ترتيب از قدرت جنگ سالاران در افغانستان بكاهد و كابينه را به سمت هر چه غيرنظامى تر شدن سوق دهد و از سوى ديگر ناگزير بوده تا تيمى مناسب براى بازسازى افغانستان را به كار گمارد، تيمى كه هم بتواند فعاليت هاى بازسازى افغانستان و اقدامات اجرايى آن را سامان دهد و هم در مراوده با قدرت هاى سياسى _ اقتصادى جهان قادر به جذب كمك هاى خارجى باشد. اما متاسفانه درجمع معاونين آقاي کرزي نه تنها نماينده روشنفکران حضورندارد بلکه دريک نمايش پنهاني پست هاي معاونيت هاي رياست جمهوري ادارات استخباراتي وچوکي هاي کليدي را دروزارت دفاع بين ياران تنظيمي ديروزش تقسيم نمود . براى اين كار حامد كرزى در بهره بردارى و استفاده از نيروهاى مهاجر( صرف تعدا د ي که ازکشورهاي غربي فرمايش داده شده بود ) كه طى سال هاى جنگ تابعيت كشورهاى ديگر را پذيرفته بودند نيز دچار مشكل بود و نمى توانست از نيروهاى دو يا چند تابعيتى براى مشاركت در كابينه دعوت كند. در مواجهه با اين مشكل اگر چه قانون اساسى افغانستان راه حل مراجعه به پارلمان و كسب مجوز از مجلس براى به كارگيرى نيروهاى چند تابعيتى در كابينه را تمهيد كرده بود اما در نبود مجلس ملى افغانستان تنها راه حل براى كرزى آن بود كه يا از به كارگيرى اينگونه افراد چشم بپوشد و يا آنان را به ترك تابعيت غيرافغان خود تشويق كند ولي آنطوري که ديده شد اينهم با يک درامه خنده آوردرعقب پرده به قبرستان سپرده شد . برقرارى موازنه قومي از ديگر ملاحظات حامد كرزى براى تشكيل اين كابينه بود، كرزى كه در كابينه پيشين توجه زيادى به جنگ سالاران و به ويژه تاجيك ها كرده بود وگفته مي شد که با اعلام کابينه جديد اين مشکل را رفع مي نمايد اما بااندوه فراوان نه تنها کاري صورت نگرفت بلکه صرف با برکناري فهيم ( اعطاي القاب وامتيازهاي متعدد ) همان نمايشنامه کهنه با همه دلزده گي ويک نواختي اش ادامه دارد . در واقع مشكل كرزى از همين نقطه آغاز مى شود، اگر چه كرزى كابينه اش را كابينه بازسازى افغانستان ناميده و تصريح كرده است كه فعاليت ها و نبرد سياسى مى بايد به احزاب و منازعات سياسى در پارلمان منتقل شود اما تشكيل حزب افغانستان نوين از سوى يونس قانونى و تلاش قانونى و همكارانش براى راهيابى به پارلمان و تحت فشار گذاشتن كرزى پاسخ روشنى است كه مى تواند براى كرزى و دوستانش نگران كننده باشد. در اين رابطه برخى مى گويند كه كرزى در مد ت سه سال حكومت بر افغانستان اكنون ديگر فرصت چندانى براى جلب اعتماد عمومى ندارد. به همين دليل اكنون شهروندان منتظرند كه ببينند عاقبت دولت با اينهمه تفنگ داران که دروزارتخانه هاي دفاع ، داخله ورياست عمومي امنيت ملي [ که با آن نام وافراد ديروزش مشغول فعاليت وبگيروبزن است] به کجا کشانده خواهد شد . آقاي کرزي به اين ممکن دل بسته باشد که باموجوديت نيروهاي بين المللي اينهمه تفنگداران که درادارات فوق الذکرسنگرگرفته اند نميتوانند عملي را انجام بدهند ، ولي دلسردي مردم ازدولت ، ازارواذيت دوامدار، بگيربزن وببرمردم بي دفاع ومعرفي افراد بي گناه بنام طالب والقاعده به نيروهاي حافظ صلح ، (( نويسنده ومدير مسؤول هفته نامه چاى داغ ادعا مينمايدکه بتاريخ ٢٢ سرطان حوالى ساعت ١٢ ظهر حين عکس بردارى از ازدحام ترافيکى در چهار راهى شير پور ،توسط مسؤولين امنيتى مورد لت وکوب و تهديد قرارگرفته است . کامران ميرهزار درحاليکه اشک درچشمانش حلقه زده بود و دستانش ميلرزيد، به آژانس خبرى پژواک گفت : دو قطعه عکس گرفته بودم که درقطعه سومى مورد لت وکوب افراد امنيتى قرار گرفتم . به گفته وى ، درآن محل عکاسى ممنوع نيست زير ا در مورد منع عکاسى کدام لوحه وجود ندارد . به گفته موصوف ، بعد از لت و کوب او را به رياست امنيت که نزديک يونوما است بردند ودرآنجا مسؤول همان رياست ، درقدم اول به وى اجازه گپ زدن را نمى داد و در حاليکه از عملکرد عساکرش دفاع ميکرد، هوشدار داد که ميتواند او را به امريکايى ها بسپارد ، و به زندان بگرام روانش کند . دراين اواخر اين چندمين واقعه تهديد وتوهين ژورنالستان است که از جانب مقامات امنيتى صورت مى گيرد ... )) دزدي ، چپاوول ورشوت ستاني درادارات دولتي ، حاکميت هاي متعدد شهري ومحلي ، تبليغات دوامداربرضد حاکميت ملي ، و... تاچه مدتي دوام ميابد . افزون بر اين كرزى مى بايد كم كم مقدمات خروج نيروهاى خارجى از افغانستان و جايگزينى ارتش ملى افغانستان به جاى اين نيروها را فراهم آورد و در همان حال از مخدوش شدن امنيت و ثبات در اين كشور جلوگيرى كند. آيا ا و خواهد توانست كشور بحران زده اش را در جاده ثبات و بازسازى قرار دهد؟ . دريک اقدامي نمايشي ديگرآقای کرزی به تغيير و تبديل والی ها و قوماندانان امنيه ولايات در سطح وسيعتری اقدام نمود ، هدف ازين تغييرات تا مين بهتر امنيت و حاکميت بيشتر دولت در ولايات کشور اعلان شد. اما آيا اين اقدامات خواهد توانست اوضاع را به بهبودی سوق دهد؟ در شرايط فعلي براي همگان آشکار است که مرکز گريزي و قانون شکني چه در ولايات و چه در مرکزبه اندازه ايست که هيچ مرجع قانوني نمي تواند در برابر آن ايستادگي کند . امروز بوروکراتيزم ريشه دار در کشور مانع هرگونه پيشرفت است، لذا برنامه هايي چون خلع سلاح ، مبارزه با مواد مخدر و غيره نتوانسته اند به موفقيت برسند. در برابر اين نا بساماني بنيادي، سياست هايي چون تغيير مسئوولين در ولايات، سطحي به نظر می رسد، اين سياست ها نه تنها باعث بهبود اوضاع نمي شود بلکه به آشفتگي آن مي افزايد. از سوي ديگر در هم ريختگي صلاحيت هاو مسئوليت هاي دست اندر کاران امور و بخش هاي مختلف اداري سبب ناکامي اجرات مثبت و موثر ميگردد. اصلاحات اداري نيز در صورتي موثر است که هيچ کس نتواند به ناحق خواسته خود را به کرسي بنشاند. در هر حال ايجاد يک دولت مقتدر مرکزي با اتکا به اصل شايسته سالاري و مديريت علمي که بتواند به خواسته هاي مردم پاسخ مثبت بدهد، تنها راه سياسي بهبود اوضاع اجتماعي و اقتصادي به شمار مي رود. در غير آن هر شخصی با تجربه ای هم اگر دراين حلقه بسته ودر سيستم بهم آميخته قرار گيرد موفقيت چندانی نخواهد داشت.
موا د مخد ر ومشکلا ت آقاي کرزي آمارهاى جديد بيانگر آن است كه توليد ترياك در افغانستان سير صعودى داشته است. طورى كه بايد گفت: سيل عظيمى از صمغ قهوه اى و چسبناك سراسر خاك افغانستان را فرا گرفته است. طبق آمار جديد دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل كه اخيراً منتشر شد، افغانستان براى سومين سال متوالى با افزايش كشت ترياك رو به رو شده است. اين دفتر ارزش صادرات ترياك را حدود ۲‎/۸ ميليارد دالر برآورد كرده كه برابر با ۶۰ درصد توليد ناخالص ملى سال گذشته افغانستان بوده است. اين آمار مى توانست از اين بدتر نيز باشد، زيرا در طول سال گذشته ۱۳۱ هزار هكتار از ا راضى زير كشت خشخاش رفت كه نسبت به سال گذشته افزايش ۶۴ درصدى را نشان مى دهد و برداشت اين محصول نيز به حدود ۴۲۰۰ تن رسيد كه افزايشى معادل ۱۷ درصد را نسبت به سال گذشته نشان مى دهد. شايد كشور هاى غربى مرتبط با اين مسأله كاهش اين آمار را به تلاشهاى خود نسبت دهند، اما دفتر سازمان ملل اين مسأله را رد مى كند و مى گويد: ريشه كنى و نابودى مزارع تأثير بسيار كمى در آمار مربوط به برداشت اين محصول داشته و تنها عامل كاهش برداشت اين محصول به دليل آب و هواى نامساعد سال گذشته و افزايش بيماريهاى گياهى بوده است كه مجموعه اين عوامل باعث شده افغانستان نتواند به بالاترين ركورد خود در كشت خشخاش برسد. بالاترين ركورد مربوط به كشت خشخاش به ايام زمامدارى دولت طالبان يعنى سال ۱۹۹۹ بر مى گردد. ميزان برداشت در آن سال به ۴۶۰۰ تن رسيد اما باوجود تمامى اين آمار هنوز هم بيشترا زشصت پنج درصد هرويين موجود در اروپا از طريق افغانستان فراهم مى شود. البته بايد علل شكست تلاشهاى انجام شده را بررسى كرد. دولت طالبان در سال ۲۰۰۰ توليد ترياك را ممنوع اعلام كرد به دنبال اين ممنوعيت كه با سخت گيريهاى شديد همراه بود، بهاى مواد مخدر با افزايش ناگهانى مواجه شد و بهاى ذخاير اين مواد نيز ارزش فوق العاده اى پيدا كرد. بعد از بركنارى دولت طالبان از قدرت، بريتانيا مسؤوليت مبارزه با مواد مخدر را در افغانستان جديد به عهده گرفت. سياست انگلستان در اين زمينه ملايم تر است اما به همان نسبت با موفقيت كمترى توأم بوده است. يك ديپلمات انگليسى براى تشويق دهقانان در پرهيز از كشت ترياك پوسترى به چاپ رساند كه هيچ گونه موفقيت تبليغاتى به همراه نداشت. دولت بريتانيا با صرف بودجه اى معادل ۱۵۰ ميليون در سال يك گروه مبارزه با مواد مخدر و دفاتر اجرايى اين مبارزه تشكيل داده كه از سال گذ شته شروع به كار كرده است: هم چنين براى ترغيب دهقانان به كشت اقلام جايگزين خشخاش از قبيل درختان ميوه و زعفران بودجه اى اختصاص داده است. آژانس توسعه سازمان ملل نيز با برنامه هاى فرهنگى و تبليغاتى سعى در تشويق مردم به كشت گلهاى زينتى دارد. اما در نبود هيچ گونه قانون و اعمال محدوديت ها چنين برنامه هايى كاملاً بى نتيجه و نا اميد كننده است. از طرف ديگر حتا اگر مى شد افغانها را به كشت زعفران ترغيب كرد، نبود راههاى ارتباطى، دسترسى آنها را به بازارهاى اصلى غير ممكن مى ساخت. در حقيقت كشت خشخاش با هيچ كشت ديگرى قابل مقايسه نيست. سال گذشته از هر هكتار زمين حدود ۴۵ كيلو ترياك به دست آمد كه براى دهقانان حدود ۲۸۳ دالر درآمد به همراه داشت، امسال قيمت هر كيلو ترياك حدود ۹۲ دالر بود كه همچنان در كشورى كه توليد ناخالص ملى حدود ۲۰۰ دالر است، باز هم در آمد قابل توجهى به نظر مى رسد. بريتانيا و آژانس توسعه سازمان ملل تاكنون نتوانسته اند انفجار كشت خشخاش را در اين كشور مهار كنند. تنها يك قدرت در افغانستان وجود دارد كه مى تواند اعمال نفوذ بكند و آن دولت آمريكا است كه نظاميان آن حضورى گسترده در اين كشور دارند. طورى كه هم اكنون حدود 20۰۰۰ نفر آمريكايى در افغانستان حضور دارند و آمريكا مى تواند به واسطه اين نيروها به عنوان ناظر ومجرى قانون اعمال نفوذ كند. امسال آمريكا طى دستورى به مقامات محلى از آنها خواست ۲۵ درصد محصولات خشخاش را در منطقه خودشان از بين ببرند، تعداد كمى از حكومتهاى محلى از جمله ولايت هلمند اين دستور را اجرا كردند ولى اين در حالى است كه اين ولايت هنوز بيشترين كشت خشخاش را نسبت به ساير ولايات دارد. در لشكرگاه، مركز اين ولايت تراكتورهاى نو و ماشين هاى لوكس بيابانى به همراه شترها و قاطرها همگى در هم آميخته اند تا در اين تجارت پر سود شريك شوند. كاخهاى مرمرى مجلل سوداگران مواد مخدر به سرعت از ميان خانه هاى گلى و خشتي منطقه سر برافراشته است. هلمند ولايت ايده ال مواد مخدر در افغانستان، ولايت فقير، بى قانون و نزديك به مرز ايران و پاكستان است. آمريكا هم چنين يك شركت امنيتى به نام Dyncrop با سرمايه اى حدود ۵۰ ميليون دالر براى تعليم و تربيت گروپ هاى ريشه كنى مواد مخدر راه اندازى كرده است. اين گروپ ها كه حدود ۴۰۰ نفر هستند، تحت آموزش دو هفته اى قرار مى گيرند. اين گروپ نحوه راندن تراكتور براى نابودى مزارع را مى آموزند و در عين حال آموزش نظامى نيز براى دفاع شخصى در دستور كار قرار دارد.
سفرآقاي کرزي به واشنگتن جورج بوش» رئيس جمهورى آمريكا گفت كه نيروهاى نظامى آمريكا براى مدتى طولانى در افغانستان باقى خواهند ماند. بوش همچنين با درخواست «حامد كرزى» براى نظارت «كابل» بر نيروهاى آمريكايى كه قرار است براى دراز مدت در افعانستان مستقر باشند مخالفت كرد. رئيس جمهورى آمريكا در يك نشست خبرى مشترك با همتاى افغان خود در واشنگتن افزود: ايالات متحده و افغانستان توافقنامه اى را براى «يك مشاركت متقابل» امضا كرده اند كه استقرار دراز مدت نظاميان آمريكايى و حضور همه جانبه سياسى، اقتصادى و اطلاعاتى آمريكا را در اين كشور تضمين مى كند. بوش گفت: «در صورتى كه افغانستان تشخيص دهد تماميت ارضى، استقلال يا امنيت آن در خطر قرار دارد، ما با اين كشور مشورت خواهيم كرد.» بوش مدعى شد: «آنها ما را دعوت كرده اند و ما در مورد چگونگى به دست آمدن اهداف مشترك با آنها مشورت خواهيم كرد.» در همين حال، رئيس جمهورى آمريكا از كرزى به عنوان يك شريك ارزشمند در مبارزه با تروريسم نام برد. وى بلا فاصله به طور ضمنى درخواست كرزى براى نظارت بر نيروهاى آمريكايى را رد كرد و يادآور شد كه البته نيروهاى ما به فرماندهان آمريكايى پاسخ خواهند داد. از سوى ديگر بوش همچنين از كابل به خاطر «عدم اقدامات كافى براى جلوگيرى از كشت خشخاش در افغانستان» انتقاد كرد. رئيس جمهور آمريكا در زمينه مبارزه با قاچاق ترياك و هروئين با لحن انتقادآميزى گفت: «به وضوح، به رئيس جمهور (افغانستان) تصريح كردم كه براى ريشه كن كردن محصول خشخاش بايد با يكديگر همكارى كنيم.» بوش در مورد زندانيان افغانستان در زندان آمريكايى گوانتانامو و ديگر نقاط گفت كه آنها به تدريج به كشورشان بازگردانده خواهند شد. بر اساس بيانيه مشترك بوش و كرزى، ايالات متحده و نيروهاى ائتلاف براى اجراى عمليات نظامى مناسب بر پايه مشورت ها و روش هاى كارى از قبل توافق شده، همچنان از آزادى عمل برخوردار خواهند بود. در حال حاضر حدود ۲۰ هزار نظامى آمريكايى و بيش از هشت هزار نيروى نظامى از كشورهاى عضو ناتو در افعانستان حضور دارند. بنا بر گزارش رسانه هاى آمريكايى، كرزى در ديدار با بوش علاوه بر درخواست كنترول بيشتر كشورش بر نيروهاى نظامى آمريكا در افغانستان، خواستار حفاظت از زندانيان افغانى تحت بازداشت نيروهاى آمريكايى در اين كشور و همكارى بيشتر ايالات متحده در مبارزه با قاچاق ترياك شد. وى همچنين در مورد بدرفتارى هاى گزارش شده با زندانيان افغانى به هنگام بازجويى در زندان گوانتانامو توسط نيروهاى آمريكايى ضمن «ابراز تأسف» تأكيد كرد كه اين امر مشخصه مردم آمريكا نيست. رئيس جمهورى افعانستان در جريان نشست خبرى مشترك با بوش در چند نوبت تأكيد كرد كه وى ايالات متحده را مسؤول بدرفتارى با زندانيان و كشته شدن دو زندانى در زندان بگرام افغانستان در سال ۱۳۸۱ نمى داند. كرزى همچنان در واكنش به گزارش اخير هفته نامه نيوزويك مبنى بر اهانت شديد نيروهاى آمريكايى به قرآن كريم در زندان گوانتانامو گفته بود كه نوشته هفته نامه «نيوزويك» منعكس كننده ارزش هاى آمريكايى نيست. گزارش نيوزويك موجب برانگيخته شدن خشم مسلمانان جهان و برگزارى تظاهرات اعتراض آميز در بسيارى از كشورهاى اسلامى بويژه در افغانستان و پاكستان و كشته شدن حداقل ۱۷ نفردرافغانستان شد. كرزى قبل از ملاقات با بوش به خبرنگاران گفته بود كه ايالات متحده را تحت فشار قرار خواهد داد تا زندانى هاى افغانى را به افغانستان تحويل دهد و همچنين قبل از عمليات نظامى عليه شورشيان، با مقامات افغانى مشورت كند ولى در طول كنفرانس مطبوعاتى به موارد فوق هيچ گونه اشاره اى نكرد. چند روز قبل از سفر كرزى به واشنگتن، رسانه هاى آمريكا گزارشى از سفارت اين كشور در كابل را منتشر كردند كه در آن اعلام شده بود «كرزى براى ر يشه كن كردن كشت خشخاش مورد استفاده براى توليد هروئين در افغانستان اقدام كافى به عمل نمى آورد.» ديد ه شود که آقاي کرزي با اينهمه پرابلم ها دردرازمد ت چگونه برخورد خواهد کرد؟ . در افغانستان، ديگر كارشناسى از جانب سازمان ملل متحد براى نظارت بر حقوق بشر حضور ندارد. «شريف بسيونى» آخرين مأمور سازمان ملل متحد در افغانستان مى گويد كه علت اين امر، فشارى است كه از طرف آمريكا وارد آمده است. در همين ارتباط، مقامات آمريكا مى گويند كه وضع حقوق بشر در افغانستان بهبود يافته است اما آيا درواقع چنين است؟ اما مردم معتقد است : هزارباربهترشد که جامعه جهانى در افغانستان حضور پيدا كرد، چون افغانستان مثل خانه دزدان شده بود و فرماندهان محلى هميشه برسر زمين با هم جنگ داشتند ، يكديگر و مردم را مى كشتند، گرگانى در جامه گوسفندان بودند كه به گله حمله مى بردند و گوسفندان را مى دريدند اما خدا را شكر حال وضع بهتر شده است.
در افغانستان بسيارى از فرمانداران محلى و ولايتى هم ازاردو، پليس و افسران امنيتي قبلاً فرماندهان جناح هاى مختلفى بوده اند كه براى سرنگونى طالبان در اواخر سال ۲۰۰۱ در جبهه اى واحد به آمريكا كمك مى كردند. از آن زمان تاكنون سياستى كه مورد حمايت ريس جمهورکرزي ، آمريكا، بريتانيا و سازمان ملل متحد قرار دارد، همواره بر اين اصل استوار بوده است كه اعمال غيرقانونى اين جناح ها در گذشته ناديده گرفته شود و به جاى آن با شركت دادن رهبران اين جناح ها در روند سياسى و خلع سلاح افراد تحت كنترل آنها از بروز برخوردهاى خشونت آميز در آينده جلوگيرى به عمل آيد. آن چه كه اين فرماندهان مى توانند انجام بدهند، استفاده از سمت دولتى خود براى كشت خشخاش و قاچاق مواد مخدر است. آنها هنوز اسلحه در اختيار دارند و نفوذ گذشته خود را بر مردم حفظ كرده اند و اين موضوع، مشكلاتى را بويژه به وسيله ضبط غيرقانونى زمين به وجود مى آورد. خلع سلاح جناح ها اگرچه توأم با نكات ضعفى بوده و همچنين حضور نيروهاى خارجى و اصلاحاتى كه به تدريج در دولت مركزى انجام گرفته، به برقرارى ثبات كمك كرده است.
( پي نوشتها : شبکه هاي خبري ) .
July 24th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
گزیده مقالات